اعلامیه‌ اصول مداراگری

شما اینجا هستید

منبع : 
وب‌سایت سازمان ملل

مورخ ۱۶ نوامبر ۱۹۹۵ به تأیید و امضای کشورهای عضو یونسکو رسیده است.

نشست کشورهای عضو سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل، در پاریس و در جلسه‌ بیست و هشتم مجمع عمومی، از ۲۵ اکتبر تا ۱۶ نوامبر ۱۹۹۵.

مقدمه

با در نظر داشتن این‌که منشور سازمان ملل اعلام می‌دارد: «ما، اعضای ملل متحد مصمم هستیم که نسل‌های آتی را از بلای جنگ در امان نگه داریم... ، که وفاداری خویش به حقوق بنیادین بشر و عزت و ارزش انسان را تصریح کنیم... ، و در راستای همین اهداف به مداراگری نیز عمل کرده و در کنار یک‌دیگر در صلح و آرامش زندگی کنیم و همسایگان خوبی باشیم»،

با یادآوری این نکته که مقدمه‌ اساس‌نامه‌ یونسکو، مصوبه‌ ۱۶ نوامبر ۱۹۴۶، بیان می‌دارد که «صلح پایدار باید بر همبستگی فکری و اخلاقی بشریت بنا شود»،

همچنین با یادآوری این نکته که اعلامیه‌ جهانی حقوق بشر تصریح می‌کند که «همه از حق آزادی اندیشه و اعتقاد و دین» (بند ۱۸) و «آزادی نظر و بیان» (بند ۱۹) برخوردارند، و آموزش «باید فهم و مداراگری و دوستی را بین همه‌ ملت‌ها و گروه‌های نژادی و مذهبی ترویج کند» (بند ۲۶)،

با اشاره به این‌که اسناد بین‌المللی مربوطه از قرار زیر هستند:

  • میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی،
  • میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی،
  • میثاق رفع همه‌ اشکال تبعیض نژادی،
  • میثاق بازداری و مجازات جنایت نسل‌کشی،
  • میثاق حقوق کودکان،
  • میثاق ۱۹۵۱ مربوط به وضعیت پناهندگان و پروتکل ۱۹۶۷ آن و اسناد منطقه‌ای،
  • میثاق رفع همه اشکال تبعیض علیه زنان،
  • میثاق علیه شکنجه و دیگر برخوردها یا مجازات‌های خشن و غیرانسانی و اهانت‌گر
  • اعلامیه‌ رفع همه شکل‌های نامداراگری مبتنی بر دین یا باور،
  • اعلامیه حقوق اشخاص متعلق به اقلیت‌های ملی یا قومی، مذهبی یا زبانی،
  • اعلامیه‌ تدابیری برای حذف تروریسم بین‌المللی،
  • اعلامیه وین و برنامه‌ عمل کنفرانس جهانی حقوق بشر،
  • اعلامیه‌ کپنهاگ و برنامه‌ عمل مصوب اجلاس جهانی برای توسعه‌ اجتماعی،
  • اعلامیه‌ یونسکو در مورد نژاد و تبعیض نژادی،
  • میثاق و توصیه‌نامه یونسکو علیه تبعیض در آموزش،

با در نظر گرفتن اهداف دهه‌ سوم مبارزه با نژادپرستی و تبعیض نژادی، دهه‌ جهانی برای آموزش حقوق بشر، و دهه بین‌المللی بومیان جهان،

با توجه به توصیه‌های اجلاس‌های منطقه‌ای که در چهارچوب سال مداراگری سازمان ملل و در تطابق با بیست و هفتمین اجلاس عمومی یونسکو/ قطع‌نامه‌ ۵.۱۴ برگزار شدند، و نیز نتیجه‌گیری‌ها و پیشنهادهای اجلاس‌ها و نشست‌های دیگری که کشورهای عضو در قالب برنامه‌ سازمان ملل برای سال مداراگری برگزار کردند،

با ابراز نگرانی به افزایش کنش‌های نامداراگری، خشونت، تروریسم، بیگانه‌هراسی، ملی‌گرایی تهاجمی، نژادپرستی، یهودستیزی، محرومیت و به‌حاشیه‌رانی و تبعیض علیه اقلیت‌های ملی و قومی و مذهبی و زبانی، پناهندگان و کارگران مهاجر و مهاجرین و گروه‌های آسیب‌پذیر جوامع، و نیز کنش‌های خشونت‌ورز و ارعاب علیه افرادی که به آزادی نظر و بیان عمل می‌کنند؛ همه‌ این‌ها تثبیت صلح و دمکراسی را هم در سطح ملی و هم در سطح بین‌المللی تهدید می‌کنند و موانعی برای توسعه هستند،

با تأکید بر مسئولیت‌های کشورهای عضو برای ایجاد و ترویج احترام به حقوق بشر و آزادی‌های بنیادین همه‌ انسان‌ها، صرف نظر از نژاد و جنسیت و زبان و ملیت و دین و معلولیت، و [تأکید بر مسئولیت کشورهای عضو] برای مبارزه با نامداراگری، ما

این اعلامیه‌ اصول مداراگری را رسما تصویب و اعلام می‌کنیم

و برای ترویج مداراگری در جوامع خود، مصمم هستیم تا از هیچ اقدام و تدابیر سازنده و ضروری‌ای فروگذاری نشود، زیرا مداراگری نه‌تنها اصل پرارزشی است، که برای صلح و پیشرفت اقتصادی و اجتماعی همه‌ مردم، اصلی ضروری است.

ما موارد زیر را تأیید می‌کنیم:

بند ۱ معنای مداراگری

۱.۱ مداراگری همانا محترم‌شمردن و پذیرفتن و قدردانی‌کردن از تنوع غنی فرهنگ‌های جهان ما و شکل‌های متنوع بیان و شیوه‌های گونه‌گون انسانیت است. از طریق دانش و گشودگی و ارتباطات و آزادی اندیشه و اعتقاد و باور است که مداراگری ترویج می‌یابد. مداراگری همانا هماهنگی در [عین] تفاوت است. مداراگری نه‌تنها وظیفه‌ای اخلاقی است، که ضرورتی سیاسی و حقوقی نیز است. مداراگری، این فضیلتی که صلح را ممکن می‌سازد، کمک می‌کند تا فرهنگ صلح، جایگزین فرهنگ جنگ شود.

۱.۲ مداراگری، سازش‌کردن یا ریاست‌کردن بر دیگران یا زیاده‌روی‌کردن نیست. مداراگری در درجه‌ نخست، نگرشی فعال است که از طریق تأیید و تصدیق حقوق جهانی بشر و آزادی‌های بنیادین دیگران جنبه‌ عملی پیدا می‌کند. تحت هیچ شرایطی نمی‌توان از مداراگری بهره برد تا تخطی از ارزش‌های بنیادین را توجیه کرد. افراد و گروه‌ها و دولت‌ها باید به مداراگری عمل کنند.

۱.۳ مداراگری مسئولیتی است که موجب تقویت حقوق بشر و تکثرگرایی (از جمله تکثرگرایی فرهنگی) و دموکراسی و قانون‌مداری می‌شود. مداراگری همانا رد تعصب و مطلق‌گرایی [یا خودکامگی] است، و استانده‌هایی که در اسناد بین‌المللی حقوق بشر آمده را تأیید می‌کند.

۱.۴ عمل به مداراگری، که همان احترام‌گذاشتن به حقوق بشر است، به معنای تحمل بی‌عدالتی اجتماعی یا رهاکردن یا تضعیف‌کردن اعتقادات فرد نیست. بل به این معنا است که فرد آزاد است تا به اعتقادات خود وفادار بماند و بپذیرد که دیگران نیز به اعتقادات خویش پایبند بمانند. مداراگری یعنی پذیرفتن این واقعیت که انسان‌ها (که از نظر ظاهر و شرایط و گفتار و رفتار و ارزش‌ها طبیعتا متنوع هستند) حق دارند که در صلح زندگی کنند و خودشان باشند. مداراگری همچنین به این معنا است که دیدگاه فرد نباید به دیگران تحمیل شود.

بند ۲ در سطح دولتی

۲.۱ مداراگری در سطح دولتی مستلزم رویه‌های قانون‌گذاری و انتظامی و قضایی و [اداری یا] اجرایی عادلانه و بی‌طرفانه است. همچنین مستلزم آن است که فرصت‌های اقتصادی و اجتماعی، فارغ از هر نوع تبعیضی، در دسترس تک‌تک افراد قرار گیرد. محرومیت و به‌حاشیه‌رانی می‌تواند منجر به سرخوردگی و خصومت و تندروی [یا تعصب] شود.

۲.۲ دولت‌ها برای رسیدن به جامعه‌ای مداراگرتر، باید میثاق‌های بین‌المللی حقوق بشر را به تصویب رسانند، و هر گاه نیاز بود قوانین جدیدی را طرح کنند تا برابری برخورد و [برابری] فرصت‌ها برای همه‌ی گروه‌ها و افراد جامعه تامین شود.

۲.۳ توازن بین‌المللی لازم می‌سازد که همه‌ افراد و جوامع و ملت‌ها ماهیت چندفرهنگی خانواده‌ بشری را پذیرفته و محترم شمارند. بدون مداراگری، هیچ صلحی ممکن نیست؛ و بدون صلح نیز، هیچ دموکراسی یا پیشرفتی.

۲.۴ نامداراگری می‌تواند در به‌حاشیه‌راندن گروه‌های آسیب‌پذیر و محروم‌سازی آن‌ها از مشارکت اجتماعی و سیاسی، و نیز خشونت و تبعیض علیه ایشان، خود را نشان دهد. همان‌گونه که در اعلامیه‌ نژاد و تبعیض نژادی تصریح شده، «همه‌ افراد و گروه‌ها حق دارند که متفاوت باشند» (بند ۱.۲)

بند ۳ جنبه‌های اجتماعی

۳.۱ در دنیای مدرن، ضرورت مداراگری بیش از گذشته دیده می‌شود. در عصری زندگی می‌کنیم که اقتصاد جهانی شده و تحرک و ارتباطات، ادغام و وابستگی متقابل، مهاجرت و جابه‌جایی گسترده‌ جمعیت‌ها، شهرسازی و تغییر الگوهای اجتماعی سرعتی فزاینده به خود گرفته‌اند. از آنجا که در همه‌ نقاط جهان تنوع وجود دارد، افزایش نامداراگری و نزاع نیز همه‌ مناطق را تهدید می‌کند. نامداراگری فقط منحصر به یک کشور نیست، بلکه تهدیدی جهانی است.

۳.۲ مداراگری بین افراد و در سطح خانواده و اجتماع نیز ضروری است. ترویج مداراگری و ایجاد نگرش‌های گشودگی و [توجه یا] گوش‌دادن متقابل و همبستگی باید در مدارس و دانشگاه‌ها و از طریق آموزش غیررسمی و در خانه و محیط کار انجام شود. رسانه‌های ارتباطی در تسهیل دیالوگ و بحث آزاد و گشوده، اشاعه‌ ارزش‌های مداراگری، و برجسته‌سازی خطرات بی‌تفاوتی نسبت به خیزش گروه‌ها و ایدئولوژی‌های نامداراگر، نقشی سازنده دارند.

۳.۳ همان‌گونه که در اعلامیه‌ نژاد و تبعیض نژادی یونسکو تصریح شده، هرگاه نیاز بود باید برای تأمین برابری شأن و حقوق افراد و گروه‌ها تدابیری اندیشیده شود. از این لحاظ، به گروه‌های آسیب‌پذیری که از نظر اجتماعی یا اقتصادی محروم هستند باید توجه‌ خاصی مبذول شود تا از حفاظت قانون و اقدامات موثر اجتماعی، به‌ویژه از لحاظ مسکن و استخدام و بهداشت برخوردار شوند، تا اعتبار و اصالت فرهنگ و ارزش‌های ایشان محترم شمرده شوند، و پیشرفت و ادغام اجتماعی و شغلی آن‌ها، به‌ویژه از طریق آموزش، تسهیل گردد.

۳.۴ مطالعات علمی و شبکه‌سازی مقتضی باید انجام گیرد تا واکنش جامعه‌ بین‌الملل به این چالش جهانی هماهنگ و هم‌پایه شود؛ از جمله تحلیل علوم اجتماعی از علت‌های ریشه‌ای و تدابیر کارآمد برای مقابله [با نامداراگری]، و نیز پژوهش و نظارت بر سیاست‌سازی و تعیین استاندارد از سوی کشورهای عضو.

بند ۴ آموزش

۴.۱ آموزش، کارآمدترین راه برای جلوگیری از نامداراگری است. نخستین گام در آموزش مداراگری این است که حقوق و آزادی‌های مشترک مردم را به آن‌ها آموزش داد تا بلکه رعایت شوند، و اراده‌ حفاظت از حقوق و آزادی‌های دیگران ترویج یابد.

۴.۲ آموزش مداراگری باید ضرورتی مبرم تلقی گردد؛ به همین خاطر ضروری است که شیوه‌های سیستماتیک و عقلانی‌ای را در آموزش مداراگری ترویج و توسعه داد که سرچشمه‌های فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و مذهبی نامداراگری، یا همان ریشه‌های اصلی خشونت و محرومیت را هدف می‌گیرند. سیاست‌ها و برنامه‌های آموزشی باید کمک کنند تا فهم و همبستگی و مداراگری بین افراد و همچنین بین گروه‌های قومی و اجتماعی و فرهنگی و مذهبی و زبانی و ملت‌ها توسعه و اشاعه یابد.

۴.۳ هدف آموزش مداراگری باید مقابله ‌کردن با نیروها و تأثیراتی باشد که منجر به ترس و محرومیت دیگران می‌شوند، و باید به جوانان کمک کند تا توانایی قضاوت مستقل و تفکر انتقادی و استدلال اخلاقی را در خود توسعه دهند.

۴.۴ ما متعهد می‌شویم که برنامه‌های پژوهش علوم اجتماعی و آموزش مداراگری و حقوق بشر و خشونت‌پرهیزی را حمایت و اجرا کنیم. این بدان معنا است که توجه‌ خاصی به بهبود کارآموزی معلمان و برنامه‌های درسی و محتوای کتاب‌ها و درس‌ها و دیگر ابزار آموزشی نظیر فن‌آوری‌های نوین آموزشی مبذول می‌شود، به این هدف [یا امید] که شهروندانی آگاه و دلسوز و مسئول آموزش یابند تا به دیگر فرهنگ‌ها گشوده باشند، بتوانند ارزش آزادی را درک کنند، شأن انسانی و تفاوت‌های انسانی را محترم شمارند، و قادر باشند تا مانع از ستیزها شوند یا آن‌ها را با کمک ابزار خشونت‌پرهیز رفع کنند.

بند ۵ تعهد به عمل

ما خود را متعهد می‌دانیم که مداراگری و خشونت‌پرهیزی را از طریق برنامه‌ها و نهادهای مربوط به حوزه‌ آموزش و علم و فرهنگ و ارتباطات ترویج دهیم.

بند ۶ روز بین‌المللی مداراگری

در راستای ایجاد آگاهی عمومی، تأکید بر خطرات نامداراگری، و واکنش نشان‌دادن بر اساس تعهد و کنش به‌روزشده در ترویج و آموزش مداراگری، ما ۱۶ نوامبر را رسما روز بین‌المللی مداراگری اعلام می‌داریم.

۱۶ نوامبر ۱۹۹۵

 

این اطلاعات فراهم شده توسط:

UNESCO Culture of Peace Programme 7, Place de Fontenoy 75352 PARIS 07 SP FRANCE Tel (+33.1) 45.68.12.19 Fax (+33.1) 45.68.55.57 e-mail: cofpeace@unesco.org URL: http://www.unesco.org/cpp

آيا می‌دانستيد؟

اگرچه زبان هندی رایج‌ترین زبان در هند است، بیش از ۷۸۰ زبان در سراسر شبه‌قاره هند وجود دارد. اما ۲۲۰ زبان در طول ۵۰ سال گذشته از آن‌جا که آخرین متکلمان آن‌ها درگذشته و کودکان آن‌ها را نیاموخته‌اند، از بین رفته‌اند. به دلیل این که زبان هندی و انگلیسی اغلب در آموزش و پرورش و توسعه مورد استفاده قرار می‌گیرند، انگیزه برای حفظ زبان‌های نادر کم است، و دنیای این زبان‌ها و فرهنگ آن‌ها در حال نابود شدن است. در واکنش به این روند، جنبشی برای حفظ میراث زبانی کشور در سراسر هند ظهور پیدا کرده است و کنش‌گران با استفاده از لغت‌نامه‌های سخن‌گوی آن‌لاین، ویدیوهای یوتیوب و رسانه‌های اجتماعی برای نجات این زبان‌ها از خطر انقراض تلاش می‌کنند.
در اوایل قرن بیستم میلادی، گروه کو کلاکس کلان مسئول مرگ هزاران نفر از آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار بود، و نمادهای آن -مانند صلیب سوزان- القاگر وحشت و ترس در سراسر کشور بود. اما در سال ۱۹۴۶، ضربه قابل توجهی توسط یک شهروند به کلان وارد شد. استتسون کندی، نویسنده و فعال مدنی، با نفوذ به این گروه طی چند ماه توانست اطلاعات مهمی در مورد آیین‌های محرمانه و کلمات رمزی آن جمع کند؛ کندی اطلاعات خود را با نویسندگان یک برنامه رادیویی، سوپرمن، به اشتراک گذاشت که منجر به پخش «قبیله صلیب آتشین» شد و در طول دو هفته اسرار محرمانه کلان را افشا کرد. با کم‌ارزش و تحقیر کردن کلان، این برنامه ابهت و جذبه آن را از بین برد. با گذشت زمان، این گروه به سرعت رو به زوال گذاشت و امروزه دارای تنها چند هزار عضو فعال است.
ایالات متحده آمریکا در سیاست خود دارای تعهد رسمی به ترویج و ارتقای آزادی مذهبی در سراسر جهان است. در سال ۱۹۹۸، کنگره آمریکا قانون آزادی بین‌المللی مذهبی را به تصویب رساند و به موجب آن کمیسیون آزادی بین‌المللی مذهبی ایالات متحده تاسیس گردید. این کمیسیون بر وضعیت آزادی مذهبی در سراسر جهان نظارت می‌کند و به دولت ایالات متحده توصیه‌هایی را از جمله در مورد تعیین ناقضان جدی و مکرر آزادی مذهبی به عنوان «کشورهای مورد نگرانی خاص» (سی‌پی‌سی) ارائه می‌کند.
اگرچه زبان هندی رایج‌ترین زبان در هند است، بیش از ۷۸۰ زبان در سراسر شبه‌قاره هند وجود دارد. اما ۲۲۰ زبان در طول ۵۰ سال گذشته از آن‌جا که آخرین متکلمان آن‌ها درگذشته و کودکان آن‌ها را نیاموخته‌اند، از بین رفته‌اند. به دلیل این که زبان هندی و انگلیسی اغلب در آموزش و پرورش و توسعه مورد استفاده قرار می‌گیرند، انگیزه برای حفظ زبان‌های نادر کم است، و دنیای این زبان‌ها و فرهنگ آن‌ها در حال نابود شدن است. در واکنش به این روند، جنبشی برای حفظ میراث زبانی کشور در سراسر هند ظهور پیدا کرده است و کنش‌گران با استفاده از لغت‌نامه‌های سخن‌گوی آن‌لاین، ویدیوهای یوتیوب و رسانه‌های اجتماعی برای نجات این زبان‌ها از خطر انقراض تلاش می‌کنند.
در کانادا آزادی مذهبی در سطح ملی، ایالتی، و محلی به شدت مورد حمایت قرار گرفته است. منشور حقوق و آزادی‌های کانادا که بخشی از قانون اساسی کشور را تشکیل می‌دهد، تبعیض بر مبنای دین و مذهب توسط دولت را ممنوع و آزادی عقیده و مذهب را تضمین می‌نماید. قوانین ایالتی حقوق بشر از این هم فرا‌تر می‌رود و کارفرمایان، ارائه‌دهندگان خدمات و دیگر اشخاص خصوصی را مستلزم می‌دارد که هم‌سازی معقولی را برای همگان، صرف‌نظر از عقاید مذهبی آن‌ها فراهم کنند.
پیش از این که نخستین استعمارگران بریتانیایی در سال ۱۷۸۸ وارد خلیج بوتانی شوند، بیش از ۳۵۰ گروه مختلف از بومیان استرالیایی با زبان‌های بومی متعدد و طیف گسترده‌ای از آداب و رسوم فرهنگی در استرالیا وجود داشت. بیماری‌های واردشده از اروپا شمار جمعیت بومی را به شدت کاهش داد. آن‌هایی که جان سالم به در بردند، در بیش‌تر تاریخ استرالیا قانونا به حاشیه رانده شدند و قانون اساسی سال ۱۹۰۱ استرالیا حقوق شهروندی را برای آن‌ها به رسمیت نشناخت. تا این که نهایتا در سال ۱۹۶۲، اصلاحات حقوقی به بومیان استرالیایی که تعدادشان رو به کاهش بود، حق رای اعطا کرد.
ولتر، از بزرگ‌ترین متفکران عصر روشن‌گری، علی‌رغم انتقاد شدید از مذهب سازمان‌یافته، از مدافعان قاطع رواداری مذهبی بود. معروف‌ترین نمونه دفاع وی با یک تراژدی شروع شد. در اکتبر ۱۷۶۱، جسد مارک‌آنتوان کالاس، مرد جوانی از یک خانواده پروتستان در فرانسه کاتولیک، در مغازه پدرش در تولوز پیدا شد که به احتمال زیاد با خودکشی به زندگی خود پایان داده بود. افکار عمومی به سرعت متوجه ژان، پدر او، به عنوان متهم اصلی شد؛ باور بر این بود که وی برای جلوگیری از گرویدن مارک‌آنتوان به مذهب کاتولیک، او را به قتل رسانده است. ژان بار‌ها به طور غیرانسانی مورد شکنجه قرار گرفت و در ‌‌نهایت اعدام شد. ولتر که از بی‌عدالتی آشکار این پرونده به خشم درآمده بود، توانست حکم عفو پس از مرگ ژان را بگیرد، و رساله معروف خود در مورد رواداری مذهبی را به رشته تحریر درآورد.
در سال ۲۰۱۲، بخشی از اکثریت بودایی کشور، اقلیت مسلمانان برمه را به توطئه برای تسلط بر کشور متهم کردند و در نتیجه آن، محیط آن‌لاین شاهد اشاعه گسترده سخنان نفرت‌انگیز توسط کاربران برمه‌ای فیسبوک بود. با سخنان تند و اهانت‌آمیز آن‌لاین که به آتش اختلافات دنیای واقعی دامن می‌زد، جنبش پانزاگار برای مبارزه با این روند تشکیل شد. پانزارگار به معنای «صحبت گل» در فارسی است، و این جنبش با طراحی یک سری استیکرهای فیسبوکی «صحبت گل» برای ارسال ذیل مطالب توهین‌آمیز وارد عمل شد. این استیکر‌ها کارتونی و شاد هستند و در پی تشنج‌زدایی از بحث‌ها و استدلال‌های داغ از طریق تذکرهای خوشایندی برای رعایت احترام و رواداری هستند.
بهاییان ایران از زمان تاسیس این مذهب در اواسط قرن نوزدهم میلادی مورد آزار و اذیت قرار گرفته‌اند. این آزار و اذیت پس از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ به شدت افزایش یافت، و تا به امروز ادامه دارد. با حدود ۳۰۰ هزار پیرو، بهاییان بزر‌گ‌ترین گروه مذهبی غیرمسلمان در ایران را تشکیل می‌دهند، اما جزء اقلیت‌های مذهبی به‌رسمیت‌شناخته‌شده در قانون اساسی کشور نیستند و در نتیجه مشمول حمایت‌های مقرر در آن نمی‌شوند. امروزه بهاییان مرتبا مورد ارعاب، بازداشت خودسرانه، تخریب اموال، محرومیت از اشتغال و دسترسی به آموزش عالی قرار می‌گیرند. رهبران آیین بهایی در ایران هم‌چنان در زندان به سر می‌برند.
کشور سیرالئون نماد رواداری مذهبی در غرب آفریقا است. با یک رئیس‌جمهور مسیحی که منتخب ملتی است که حدود ۷۰ درصد آن را مسلمانان تشکیل می‌دهند، هر دو گروه مسلمانان و مسیحیان این کشور در کنار یک‌دیگر به نیایش می‌پردازند در حالی که تغییر مذهب و ازدواج‌های بین پیروان ادیان مختلف متداول است. حتی برخی از شهروندان سیرالئون پیرو هر دو دین هستند؛ افرادی که به عنوان «کریس-ماس» شناخته می‌شوند و برای ادای نماز به طور منظم در مسجد حضور می‌یابند در حالی که صادقانه و با ایمان یکشنبه‌ها در کلیسا حاضر می‌شوند. (جهت اطلاع بیش‌تر ر.ک.: )
در تلاشی برای تحول اجباری اتحاد جماهیر شوروی به یک بهشت سوسیالیستی، حزب کمونیست حذف دین را به عنوان یک ضرورت ایدئولوژیک اعلام کرد. اگرچه کلیسای ارتدوکس عمیقا درآمیخته در جامعه روسیه قبل از انقلاب بود، حکومت اظهار عقیده به صورت عمومی را ممنوع اعلام کرد، صد‌ها مکان عبادت را تخریب کرد، و صد‌ها کشیش را اعدام کرد. با این حال، ایمان به مذهب ارتدوکس در روسیه ریشه‌دار باقی ماند – زمانی که نظام کمونیسم در اواخر دهه ۱۹۸۰ و اوایل دهه ۹۰ از هم فروپاشید، میلیون‌ها نفر غسل تعمید داده شدند و هزاران نفر به عنوان کشیش منصوب شدند. علی‌رغم تلاش برای حذف دین، امروزه اکثریت روس‌ها خود را مسیحی ارتدوکس می‌دانند.
در سال ۱۹۲۰، هنری فورد، صنعت‌گر یهودستیز، گزیده‌هایی از پروتکل‌های بزرگان یهود را به عنوان بخشی از یک سری سرمقالات موهن و تحقیرآمیز در روزنامه خصوصی خود، دیربورن ایندیپندنت، منتشر کرد. عموم مردم علاقه‌ای بدان نشان ندادند، و روزنامه نیویورک تایمز پروتکل‌ها را به عنوان «عجیب‌ترین ملغمه‌ای از ایده‌های احمقانه که تاکنون به مطبوعات راه یافته» محکوم کرد. با این حال، انتشار پروتکل توسط فورد به گسترش افکار یهودستیزانه در آمریکای مدرن کمک کرد، و پروپاگاندای فورد بعد‌ها توسط گوبلز و هیتلر مورد ستایش قرار گرفت.
در اواخر قرن نوزدهم میلادی، هزاران مهاجر از جنوب آسیا برای ساخت یک شبکه راه‌آهن در اوگاندا که در آن زمان تحت‌الحمایه بریتانیا بود، به شرق آفریقا رفتند. در طول قرن بعد، بسیاری از این کارگران و فرزندان آن‌ها در اقتصاد رو به رشد داخلی به مشاغلی پرسود دست یافتند. اما به قدرت رسیدن عیدی امین در سال ۱۹۷۱ برای آن‌ها مشکل‌آفرین شد. با سوءاستفاده از احساسات ملی‌گرایانه بومیان اوگاندا، وی مهاجران آسیای جنوبی را «زالو» نامید و همراه با تهدید به زندان، دستور به اخراج فوری آن‌ها داد. بریتانیا سعی کرد میانجی‌گری کند، اما در ‌‌نهایت ناچار به پذیرفتن حدود ۲۷ هزار پناهنده از اوگاندا شد که منجر به از بین رفتن جمعیت هندی و پاکستانی در اوگاندا گردید.
در بهار سال ۱۹۹۴، شبه‌نظامیان هوتو حدود یک میلیون نفر از مردم رواندا و عمدتا از قوم توتسی را به قتل رساندند. اما تفکیک قومی شدید میان توتسی‌ها، و اکثریت هوتو‌، یک پدیده جدید است؛ اصولا در آغاز اصطلاح «توتسی» به مردم دامدار ثروتمند اطلاق می‌شد، در حالی که «هوتو»‌ها کشاورز بودند. با ظهور حکومت استعماری بلژیک، مردم رواندا مجبور شدند که کارت‌های شناسایی که روی آن قومیت آن‌ها ذکر شده بود، همراه داشته باشند. این اقدام و نیز ممنوعیت هوتو‌ها در دسترسی به آموزش عالی و تبعیض‌های دیگر زمینه‌ساز وقوع نسل‌کشی شد.
زمانی افغانستان دارای آثار باستانی متعدد مربوط به دوران پیش از اسلام بود، اما طالبان و دیگر گروه‌های غارت‌گر بسیاری از این آثار زیبا را در مخاصمات وحشیانه‌ای که گریبان‌گیر کشور بود، نابود کردند. با این حال، برخی از افغان‌ها در جهت حفظ میراث کشور اقدام کردند. زمانی که ارتش شوروی در سال‌های ۸۹-۱۹۸۸ از افغانستان خارج شد و یک جنگ داخلی سخت در کشور سرگرفت، عمر خان مسعودی، از مسئولان موزه ملی افغانستان در جهت حفظ آثار باستانی از دست غارت‌گران وارد عمل شد. با دفن گنجینه طلای باختری و مجسمه‌های ساخته‌شده از عاج در زیر کاخ ریاست جمهوری و خیابان‌های کابل در سال ۱۹۸۹، وی نهایتا پس از چهارده سال بسیاری از این آثار گران‌بها را آسیب‌ندیده بیرون آورد و آن‌ها را را به حامد کرزی، رئیس‌جمهور وقت افغانستان عرضه داشت.

  تاریکی نمی‌تواند بر تاریکی غلبه کند؛ این کار تنها از روشنایی برمی‌آید. نفرت نمی‌تواند بر تنفر غلبه کند؛ این کار تنها از عشق برمی‌آید.

- مارتین لوتر کینگ جونیور (۱۹۲۹-۱۹۶۸)، کشیش باپتیست آمریکایی و رهبر جنبش حقوق مدنی آمریکاییان، قدرت دوست داشتن، ۱۹۶۳

  همان‌طور که رواداری سرچشمه صلح و آرامش است، نارواداری منشا بی‌نظمی و درگیری است.

- پی‌یر بل (۱۶۴۷-۱۷۰۶)، فیلسوف فرانسوی، ۱۶۸۶

  همدردی یک مقوله مذهبی نیست [بلکه] یک مقوله انسانی است. یک کالای لوکس و تجملاتی نیست [بلکه] کالایی ضروری برای آرامش و ثبات ذهنی خودمان است. همدردی برای نجات و بقای انسان ضروری است.

- دالایی لاما چهاردهم، (۱۹۳۵-کنون)

  همدردی گهگاه توانایی مهمی برای درک زندگی فردی دیگر و قرار دادن خود در موقعیت او است. همدردی آگاهی از این امر است که واقعا هیچ آرامش و لذتی نمی‌تواند برای من وجود داشته باشد مگر این که برای تو هم فراهم باشد.

- فردریک بیوکنر (۱۹۲۶-کنون)، عالم الهیات و نویسنده آمریکایی

  آزادی عقیده لزوما باید مجاز شناخته شود و بر مردم نیز باید بر همین منوال حکومت کرد تا همه بتوانند در کنار هم زندگی کنند، گرچه آشکارا عقاید متفاوت و مخالفی [با یک‌دیگر] داشته باشند.

- باروخ اسپینوزا (۱۶۳۲-۱۶۷۷)، فیسلوف آلمانی، رساله الهی-سیاسی، ۱۶۷۰

  پاسخ دادن نفرت با نفرت، نفرت را افزون می‌کند، انگار که تاریکی بیشتری را بر شبی بی‌ستاره بپاشانید.

- مارتین لوتر کینگ جونیور (۱۹۲۹-۱۹۶۸)، کشیش باپتیست آمریکایی و رهبر جنبش حقوق مدنی آمریکاییان، دوست داشتن دشمنانت، ۱۹۵۷

 هیچ فردی نباید مجبور به انجام یا حمایت از هر گونه آیین یا عبادت مذهبی شود یا به نوعی دیگر، به خاطر اعتقادات و باورهای مذهبی‌اش تحت آزار قرار گیرد، بلکه تمام مردم باید بتوانند آزادانه باورهای مذهبی خویش را اظهار کرده و با بحث، آن‌ها را پاس دارند.

- توماس جفرسون (۱۷۴۳-۱۸۲۶)، نویسنده اعلامیه استقلال و سومین رئیس‌جمهور ایالات متحده، اعلامیه آزادی مذهبی ویرجینیا، ۱۷۸۶

 من نمی‌خواهم چهارطرف خانه‌ام دیوار باشد و پنجره‌ها مسدود باشند. [بلکه] می‌خواهم [نسیم] فرهنگ تمام سرزمین‌ها، تا سرحد ممکن، به خانه‌ام بوزد. ولی اجازه نخواهم داد هیچ فرهنگی به خانه من تحمیل شود و هرگز در خانه فردی دیگر به عنوان غریبه، گدا یا برده زندگی نخواهم کرد. 

- مهاتما گاندی (۱۹۴۸ – ۱۹۶۹)، رهبر جنبش استقلال هند، ۱۹۲۷

  رواداری یعنی احترام قائل بودن برای فردی دیگر، نه به این خاطر که او اشتباه می‌کند یا حتی به این خاطر که حق با اوست، بلکه به این دلیل که او انسان است.

- جان کاگلی (۱۹۱۶-۱۹۷۶) نویسنده کتاب دین در دورانی سکولار، ۱۹۶۸

  رواداری [نه تنها] به معنای عدم تعهد به باور خویش نیست، بلکه سرکوب و محاکمه دیگران [بر سر عقیده] را نیز محکوم می‌کند.

- جان اف کندی (۱۹۱۷-۱۹۶۱) سی و پنجمین رئیس‌جمهور ایالات متحده، ۱۰ اکتبر ۱۹۶۰

 من به مسلمانان، یهودیان، مسیحیان، زرتشتیان، بودایی‌ها، بهایی‌ها و سایرین احترام می‌گذارم، حتی به خداناباورانی که به اصول انسانی معتقدند احترام می‌گذارم. من همه آن‌ها را از صمیم قلب دوست دارم و دست تک‌تک‌شان را می‌بوسم. 

- عبدالحمید معصومی تهرانی، روحانی برجسته ایرانی

  رواداری و بردباری نباید به عنوان نشانه‌های ضعف شناخته شوند، آن‌ها نشانه‌های قدرت هستند.

- دالایی لاما چهاردهم، (۱۹۳۵-کنون)، ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۲

 دلگرم شدم وقتی که [دانستم] مردم در همه جا به دنبال آزادی‌های اساسی مشخصی هستند، حتی اگر در محیط فرهنگی کاملا متفاوتی زندگی ‌کنند.

  - آنگ سان سو چی (۱۹۴۵ – کنون)، برنده جایزه نوبل صلح و رهبر لیگ ملی دموکراسی در برمه، ۲۰۱۲

  آرزوی خدا این است که تو، من و همه ما بفهمیم که اعضای یک خانواده‌ایم، که برای با هم بودن ساخته شده‌ایم، برای خوبی و برای مهرورزی.

- دزموند توتو (۱۹۳۱-اکنون)، فعال حقوق اجتماعی آفریقای جنوبی و اسقف بازنشسته، ۲۶ آوریل ۲۰۰۵

 دلگرم شدم وقتی که [دانستم] مردم در همه جا به دنبال آزادی‌های اساسی مشخصی هستند، حتی اگر در محیط فرهنگی کاملا متفاوتی زندگی ‌کنند.  

- آنگ سان سو چی (۱۹۴۵ – کنون)، برنده جایزه نوبل صلح و رهبر لیگ ملی دموکراسی در برمه، ۲۰۱۲

  هر کس باید از حق آزادی اندیشه، وجدان و مذهب برخوردار باشد. این حق شامل آزادی برای داشتن یا انتخاب مذهب یا عقیده توسط خود فرد می‌شود و [هم‌چنین] شامل آزادی فردی یا در باهمستان با دیگران و در مکانی عمومی یا خصوصی، برای اظهار عقیده یا مذهب خویش از طریق عبادت کردن، برگزاری مراسم، انجام و تدریس آن است.

- میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی، ۱۶ دسامبر ۱۹۶۶

 برای ساخت آینده باید گذشته را شناخت.

- اتو فرانک، (۱۸۸۹-۱۹۸۰)، تاجر آلمانی و پدر آن و مارگوت فرانک، (۱۹۶۷)

 من هیچ خصومتی با کسی ندارم، هر کس کرامت انسانی را پاس دارد، فارغ از دین و باورش، سر خود را برای تعظیم در پیشگاهش فرود می‌آورم و او را عزیز می‌دارم.

- عبدالحمید معصومی تهرانی، روحانی برجسته ایرانی

 جایی که کتاب‌ها را می‌سوزانند، انسان‌ها را نیز خواهند سوزاند.

- هاینریش هاینه (۱۷۹۷-۱۸۵۶)، شاعر، روزنامه‌نگار، مقاله‌نویس و منتقد ادبی آلمانی، نمایشنامه المنصور، ۱۸۲۱

  ما گذشته دهشتناک خود را به یاد می‌آوریم تا بتوانیم به آن رسیدگی کنیم، تا بدون این‌که فراموش کنیم، در مواقعی که بخشش یک ضرورت است، گذشت کنیم؛ تا مطمئن شویم که دیگر هرگز چنین امری غیرانسانی ما را از هم جدا نخواهد کرد، و برای این که میراثی را ریشه‌کن سازیم که تهدیدی خطرناک در کمین دموکراسی ماست.

- نلسون ماندلا (۱۹۱۸-۲۰۱۳)، انقلابی ضد آپارتاید در آفریقای جنوبی و اولین رئیس‌جمهور سیاه‌پوست آفریقای جنوبی، ۲۵ فوریه ۱۹۹۹

  هیچ‌کس در بدو تولد از دیگری به خاطر رنگ پوست، پیشینه، یا دین‌اش متنفر نیست. انسان باید نفرت ورزیدن را یاد بگیرد و اگر می‌تواند نفرت‌ورزی را بیاموزد پس [به راحتی] می‌تواند محبت کردن و عشق ورزیدن را فرا گیرد چون عشق به طبیعت قلب انسان بیش‌تر می‌نشیند تا احساس مخالفش.

- نلسون ماندلا (۱۹۱۸-۲۰۱۳)، انقلابی ضد آپارتاید در آفریقای جنوبی و اولین رئیس‌جمهور سیاه‌پوست آفریقای جنوبی، راه دشوار آزادی: زندگی‌نامه خودنوشت نلسون ماندلا، ۱۹۹۵

 رواداری چیست؟ نتیجه انسانیت است. همه ما از ضعف و خطا ساخته شده‌ایم؛ بیایید متقابلا نسبت به کوته‌فکری‌های یک‌دیگر گذشت کنیم، که این اولین قانون طبیعت است.

- ولتر (۱۶۹۴-۱۷۷۸)، نویسنده عصر روشن‌گری، تاریخ‌نگار و فیلسوف فرانسوی، ۱۷۶۴

  نفرت مشکلات بسیاری را در این جهان ایجاد کرده، اما یکی را تا کنون حل نکرده است.

- مایا آنجلو (۱۹۲۸-۲۰۱۴)، نویسنده و شاعر آمریکایی

 اول سراغ سوسیالیستها آمدند و من اعتراض نکردم چون سوسیالیست نبودم. بعد سراغ اعضای اتحادیه کارگری آمدند، و من اعتراض نکردم چون عضو اتحادیه کارگری نبودم. بعد سراغ یهودیان آمدند و من باز اعتراض نکردم چون یهودی نبودم. تا این که سراغ من آمدند و دیگر کسی باقی نمانده بود که برای من اعتراض کند.

- مارتین نیمولر (۱۸۹۲-۱۹۸۴)، کشیش لوتران و عالم الهیات آلمانی ضد نازی، ۶ ژانویه ۱۹۴۶

توانا را ببينيد

درباره توانا

توانا: آموزشکده جامعه مدنی ایران، موسسه‌ای پیشگام در زمینه آموزش آنلاین است. توانا در تاریخ ۱۷ می سال ۲۰۱۰ با هدف حمایت از شهروندی فعال و رهبری مدنی در ایران از طریق راه‌های گوناگون برای آموزش شهروندی و برنامه‌های ظرفیت‌سازی برای جامعه مدنی، شروع به کار کرد. چشم‌انداز توانا دست‌یابی به جامعه‌ای آزاد و باز برای ایرانیان است، جامعه‌ای که در آن هر ایرانی از فرصت‌های برابر، عدالت و آزادی‌های کامل مدنی و سیاسی بهره‌مند شود.

درباره پروژه رواداری

پروژه رواداری در صدد است تا منبع الهامی باشد برای پلورالیسم (چندفرهنگی)، آگاهی، آزادی مذهبی و به رسمیت شناختن تفاوت در میان شهروندان. پروژه رواداری با تهیه و استفاده از مجموعه متنوعی از منابع آموزشی به زبان‌های فارسی، عربی و انگلیسی، بر نقش هر فرد برای مقابله با نفرت تاکید داشته و به برشمردن فواید زندگی روادارانه در جامعه‌ای باز و آزاد می‌پردازد. پروژه روادری از طریق آموزش سعی دارد تا جلوی اذیت و آزار و نسل‌کشی [اقلیت‌ها] را گرفته و بذرهای بنیادین جامعه‌ای پایدار و متنوع را در خاورمیانه بزرگ کاشته و پرورش دهد.

به توانا بپيونديد